سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/6/31
9:0 صبح

یا علی آخر !

بدست علی در دسته

سلام آخر .

 

از کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود           به کجا میروم ؟ آخر ننـُمایی وطنم

فهمیدید ؟؟؟؟آره فکر کنم دیگه موقش رسیده موقع خدا حافظی . خوب خیلی حالم گرفتس و اصلآ حوصله نوشتن ندارم .راستش حوصله آخرین پست نوشتن رو  ندارم .این مدت خیلی دست به دستش کردم اما ............

                                                         دوباره وقت خداحافظی است باید رفت

 

چه چاره وقت خداحافظی است باید رفت


/تا 9ما و 10روز دیگر خدا حافظ(اگر عمری باقی بود) /تا کنکور 1387/میروم /پیش بسوی دره های بی آب ترقی /بسوی بیشتر کور شدن /به سوی جنگ با دل /بسوی تداعی یک سنت پوچ ./پیش بسوی کنکور /

 پس زیپ این چشمانم را ببندید تا پیش روم بسوی ................

اندر دل بی وفا غم وماتم باد               آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد         جز غم که هزار آفرین بر غم باد

 

در تمام عمرم کاری رو میکنم که همه میپسندند و دم از اختیار میزنم (خیلی کمرنگه)

امام علی (ع)میگه بهترین کار در حین شک وایسادنه .اما من شکم را با یک چشم بر هم نهادن به نیستی می سپارم .و دم از مسلمون بودن و پیرو علی بودن میزنم

و آخرین کلامها :

همیشه بدم میومد راهی رو که آخرش رو میدونم برم چون اگر راه درستی بود آخر نداشت و محدود نبود .
اما الان دارم همین کا رو میکنم .
و آن قدر در این را میروم تا در عمق پرتگاهایش پرت شوم .شاید آنجا بتوانم بدانم چرا ..؟؟؟؟؟؟؟؟...............شاید بهتر بود میگفتم راهها و یک کی از این راهها دانشگاه و کنکور بود .آخر که چی ؟؟؟؟راه بسوی آدم شدن و آدم ماندن دارد.؟نه! میشود هر جایی آدم بود و ماند و آنجا هم میشود .ولی من و امثال من آدمیت را در چنین نادیده جاهایی میطلبیم .
تلاش میکنیم بهتر بدانندمان ولی تلاشی برای بهتر شدن و بهتر ماندن خود نمیکنیم .همیشه فکر و حرف دیگران را ملاک قرار میدهیم و دل و رضای خدا را زیر پا میگذاریم .

ولی افسوس که افکار عموم حافظه ای کوتاه دارد و آنچه ماندنیست دل ما و رضای خداست .

و یه جورایی الکی خوش بودن کاذب .

 دکتر شریعتی میگه:

 آدمها نیمه ی اول عمرشون رو در آرزوی نیمه دومن و نیمه دوم در حسرت نیمه ی اول. حالا این شرح حال من و من ها است .بلی این چنین میگذرد روز و روزگار من .

پی نوشت آخر :

1) خوب شاید کسی فکر کنه من واسه این که حوصله درس خوندن ندارم این طوری از کنکور و این سنت های مقدس شده مینالم (نه من خیلی بی مخ تر از این حرفام و خیلی بیشتر از خیلی میخونم )اما  نمیگم خوندن بده ولی چیزی که ارزش خوندن داشته باشه .ولی با این وجود من الان تقریبآ2   سالی هست که جاهلانه این چیز ها رو میخونم برای یک بت به نام کنکور و بت بزرگتری به نام شریف .شاید بعد رسیدن به این بت ها آدم شدم .(اگه به کنکور برسم شاه کار کردم .شریف رو جدی نگیر شعبه آزادش رو گفتم)

2)راستی من ممکنه بعضی وقتا روزهای بعد از آزمون بیام و شاید هم اگه شد پستی( copy-paste)کردم .

ولی تقریبأ نبودنم از این طور اومدنم بهتر بود .///

3)....1000)و به همه آبجی ها و داداش های خودم بگم که............

 گرم یاد آوری یا نه،

                     من از یادت نمی کاهم

پس تا کنکور 1387  رسمأ خدا حافظتان (اگه به کنکور 1388نکشم)

و این هم یا علی آخر

یا علی

اساسأ ملتمسم به دعا