سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیدگاه
86/7/30
10:57 عصر

امروز وفردا

بدست مرید در دسته

یالطیف
امده ام ولی می روم وشاید روزی بر خواهم گشت .می روم تا ثابت کنم طیران را اموخته ام  فردا را به امروز اورم فردایی که جز نابودی تن نمی باشد شاید.....
من با عشق اغازیدم وبا همان به پایان خواهم برد پایانی که دیرگاهی اغاز شده بودهر دم...
میروم تا عشق را معنا کنم فردا رافردایی را که من اموخته دیروز فروخته فردایی را که خودم خریدمش با همین دستان و....

حالا چه طور شده میشه از تهش معنای اختیار را فهمید البته یه کوچولو  به اندازه یه بزرگ نه.....اخه بد جوری ما را پیچوندید  چاره نبود ماهم دور کامل چرخیدیم نتیجه اش

هم
 این شد طیران بین امروز شاید دیروز وجناب فردا  که از همین حالا  میبینمش که چشماشو برام بابا قوری کرده .....نزن  نزن تو را به ارواح اجدادت نزن اخ زدی خوب


خوب دکتر جون خیلی تلاش کردم خودم معنایش را بفهمم ولی عجب سخت بود ترسیدم کارم به جنون کشیده بشه البته فکر نکنی شاگرد تنبلی داری  نه  این طوری

 ا
نیست اخه از قدیم گفته اند      رهرو ان نیست گهی تند گهی خسته رود            رهرو ان است که اهسته پیوسته رود


ماهم که خود شریفتون مستحضر هستید بد جوری د نبالتیم  حالا این کج فهمی ما را هم یک مدل طی طریق بدو نید

بیادت استاد خوبم دکتر کسا یی  این هفته می خوام شعر دل انگیزتون رو تو نشریه چاپ کنم امیدوارم که راضی باشی

علی اقا ببخشید یه عشق بازی بیناستاد وشاگرد بود  برای روح عزیزش یک فاتحه میفرستیم