• وبلاگ : ..::@@صداي سکوت@@::..
  • يادداشت : مكتوب
  • نظرات : 6 خصوصي ، 35 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    سلام صداجان ...

    اختيار مكتوبيست به دست ما و تقدير مكتوبيست به دست او ...
    سرنوشت كتابيست از مكتوبها ...

    صفاي قلمت .. ياحق!
    پاسخ

    عليك سلا مفكر نمي كني هر چي كه اتفاق بيفته و با اختيار يا بي اختيار همش يك مكتوب است و ان هم تقدير و بس؟؟ ....نمي دانم ...فقط ميدانم كه خدا دروغ نگفته كه انسان اختيار داره اما ........خوب شايد دليلش اين است كه زمان بازگشتي ندارد كه اين اختيار درك بشه .//حالا هم هر چي كه اتفاق بيفته هر توفيقي هر خشمي و هر ........نمي توان گفت تقدير بود ..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هر اختيار و تصميمي را نمي توان تقدير دانست؟؟؟خوب بي شك اين يك مغالطه بوده كه من گفتم اما نا خواسته و بر اثر ندانستن حقيقت ////////حال هر مغالطه اي يك صورت صحيح دارد كه فكر كنم شما دركش كرديد نه؟؟؟؟؟؟؟موفق باشيد ///يا علي ///التماس2a
    سلام.عيد شماهم مبارك.ان شاءالله جشن و سرور واقعي رو با آقامون تجربه كنيم.و اما درباره مرگ؛ما/در تمام عمر/تو را در نمي يابيم./اما/تو/ناگهان/همه را در مي يابي.(دكتر امين پور).من كه صداي پاي مستحكمشو ميشنوم.تو چطور؟ يا علي...
    پاسخ

    عليک سلام ///ممنون از اين سخن زيبا ///اما نه من نميشنوم يعني نمي خوام بشنوم///چون ان قدر شيفته دو روز اين دنيا شده ام که ماموريتم را در زمين فراموش کرده ام ////چون اگر ميشنيدم الان ايني که هستم نبودم ..//ريا/حرص/دنيا/و....اين ها پنبه هايي هستند که در اعماق گوش من هستند و کر کردن منو////////ياعلي ///التماس 2a
    سلام
    اين قصه را مادر بزرگم وقتي خيلي كوچك بودم برام تعريف كرده بود . خدا رحمتش كنه .
    خدا همه مون را رحمت كنه
    پاسخ

    عليک سلام //./الهي عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک يا کريم و يا رحمان خدا بيامرزه مادر بزرگتون رو /////// ياعلي ///التماس 2a
     <      1   2   3