• وبلاگ : ..::@@صداي سکوت@@::..
  • يادداشت : سركي به حقيقت
  • نظرات : 2 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عليكم بر داداش علي و مهمان ارجمندشان ، مريد ...

    و چنان مبهوت زيبايي بيان بودم كه هيچ يادم نبود كه آفتابگران، حقيقتي بود در وجودم و من سالها بود كه آن را در مزرعه تنهايي خويش تنها رها كرده بودم... و آن فطرت پاك را كه هرگز از آفتابش روي گردان نبود ، به طمع آب وخاك تازه ، رها كردم و مسافر زمين شدم ...

    كاش حداقل آرزوي اين داشتم كه آفتابگرداني باشم گر چه پايبند خاك اما نگاهش در انتظار آفتاب ...

    اين نوشته را به يادگار از شما هديه مي گيرم ...

    مرا دعايي بايد ...ياحق!